پنجشنبه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۷، ۱۰:۱۰ ق.ظ
بسیار سال پیش _به قول خانم کیتی پری، crazy years ago_ زمانی در حال خالی کردن آب جوش در سینک ظرفشویی بودم که مادر بزرگم من
را خطاب قرار داد که: "وقتی میخواهی توی چاه آب جوش بریزی بسم الله بگو،
وگرنه اجنه از سوراخ چاه بالا می آیند."
سالها از این ماجرا می گذرد، من هنوز هم کاملا اتوماتیک وار و بدون اینکه اصلا حواسم باشد، در حین آب جوش ریختن بسم الله میگویم و بعد به خودم میآیم و فکر میکنم چرا؟ یعنی من واقعا اینطور فکر می کنم؟
یک چیزهایی در پس ضمیر ناخوآدگاه آدم گیر میکند و انجامشان میدهد، بدون اینکه برایشان دلیلی داشته باشد یا حتی خودش بخواهد. این یکی از دلایلی است که من را از تمسخر افراد خرافاتی که در زمان
قدیم اعتقادات خندهدار _نظیر برهم زدن قیچی و امثالهم_ داشتند باز میدارد.
پاسخ:
بعضیاشون واقعا خنده دارن آخه -_-
مثل عدد 13، یا اونکه میگن اگه تو خونه ترشی بندازی یه اتفاقی میوفته :|
پاسخ:
خداوکیلی هرجای "قیچی رو بهم بزنی تو خونه تون دعوا می شه" رو نگاه کنی قشنگ نیست -_-
پاسخ:
این مساله ی آب جوش و اینارو مثال گفتم، بیشتر منظورم همون خط آخر بود، که طرف یه سری باورها داره که دلیلشو نمی دونه. چون تو خونه گفتن و اینا، رفته تو ذهنش
پاسخ:
عادته دیگه. البته بعضی عادات دیگه تبدیل میشن به وسواس، مثلا من حتتتما باید تو دستشویی دوبار دستمو بشورم، یعنی یبار صابون بزنم و بشورم، و باز یبار دیگه :|
اگه مثلا فقط یکبار بشورم کل روز اعصابم خورد میشه تا سری بعد که برم -_- تو حموم هم به همین منوال، اصن بساطی دارم با این شستشو من -_-
ترک چرا. چیکارت دارن
پاسخ:
وای عالی بود :)))) یبار داداشم داشت با کنسول بازی میکرد، بعد مامانم از جلو تلویزیون رد شد و سری تکون داد و گفت این شخصیتای بازیایی که این میکنه ، همونان که ما بچه بودیم از تصور یک دهمشون شبا جامونو خیس می کردیم -_- :))
پاسخ:
نمی شه که :|
پاسخ:
جن خودش از جنس آتیشه، فکر نکنم با آب جوش مشکلی داشته باشه :))
پاسخ:
نه هنوز ندیدمش. صدساله تو هاردمه هی هربار نمیشه ببینم -_-
مرسی، نکته ی جالبی بود.
حالا من یه چیزی متوجه شدم که تو پستهای آتی می گم. البته اون بهم زدن قیچی واقعا مسخره س، و اینطور چیزا اثر روانی داره، چون آدم همش منتظره یه اتفاق بدی در اثرش بیوفته، و حتی ممکنه خودش اون اتفاقه رو پیش بیاره
پاسخ:
حالا چه اشکالی داره :)
پاسخ:
شاید صرفا به خاطر اینکه مشکل پیش بیاد اینکارو نمی کردید :) اگه دوست داشتید پست بعدی رو که امشب یا فردا می ذارم بخونید
پاسخ:
بله :)
پاسخ:
جسارتاً، "به فارسی" :دی
mi hijo=>mijo
=پسرم
که بسته به لهجه میهو یا میخو خونده میشه (اسپانیاییا می گن میخو مثلا).
البته بستگی داره مخاطبش کی باشه، اگه به یه بچه بگی معنی پسرم میده، اگه به یکی همسنای خودت بگی، معنیش میشه یه چیزی تو مایه های داداچ خودمون :)) معادل dude اینگلیسی. البته گاهی وقتا تو اینگیلیسی هم کلمه ی "son" همچین نقشی داره.
پاسخ:
کار خوبی می کنی. ببین یه سری از این اعتقادات دلایل دیگه ای داشته، اما تو زمان قدیم اینطور می گفتن که همه رعایتش کنن. مثلا اینکه می گفتن جارو رو برعکس بذاری یکی تو خونه میمیره، برای این بوده که خب میکروب به دسته ش منتقل می شده و مردم اون زمان خیلی درکی از میکروب نداشتن. در این موردی که میگی هم، خب به هرحال اونطوری آلودگی میره روش و حس خوبی هم نداره طرف بیاد ببینه چیزی که می خواد بپوشه اونطوریه.
حالا به این هم نه از منظر خرافه، که از این زاویه نگاه کن که یکی رو خوشحال می کنی