Aníron

در امتــــــــــــــــــــداد خیابان وانیلا...

Aníron

در امتــــــــــــــــــــداد خیابان وانیلا...

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۱۰ تیر ۰۲، ۱۳:۱۵ - طراحی سایت اصفهان عجب
محبوب ترین مطالب
آخرین مطالب

نقش نعنا فلفلی در شکل گیری فولدینگ مثلا

يكشنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۹۷، ۰۱:۰۱ ب.ظ

حضور تربچه وسط سبد سبزی خوردن، یحتمل یکی از بزرگترین تضادهای دم دستی است که آدم شاید هر روزآن‌ را می‌بیند و رد می‌شود و گاهی هم توجهش را جلب می‌کند. اگر از نظر رنگ بررسی کنیم، تربچه و سبزی‌های دیگر رنگهای متضاد و در عین حال مکمل دارند و اوج جلوه و سرزندگی‌شان وقتی است که در کنار هم باشند. سبزیهای خوردنی عموما با شکل ظاهری درخت که تقریباً عمودی و رو به بالاست رشد می‌کنند و رشد تربچه دقیقا به صورت عکس آنها است. 

اما تضاد واقعی در سبد سبزی که به چشم نمی آید، وجود نعناست. 
نعنا یک گیاه  علفی و ریزوم‌دار است که ریشه اش به صورت افقی رشد کرده،ساقه اش در خاک قرار می‌گیرد و برگهایش خارج از خاک است. ریزوم ریشه‌های فرعی گیاه است و در فاصله‌های میانی ریشه اصلی گیاه می‌روید. برخلاف ریشه اصلی درخت که رو به زمین در دل خاک در یک جهت خاص سیر می‌کند، ریزوم به هر سو سَرک می‌کشد و روی خاک در جهات گوناگون پیش می‌رود. ژیل دلوز فیلسوف فرانسوی این اصطلاح را از زیست شناسی وارد فلسفه می‌کند و یک مفهوم فلسفی با آن می‌سازد:

،، با توجه به اینکه شکل ظاهری درخت (که تقریباً عمودی و رو به بالا است) و ریزوم (که افقی و دراز کشیده روی خاک به هرسو پیش می‌رود)،ما دو جور نحوه تفکر داریم. تفکر ریزومی و تفکر درختی و این دو با هم بکلی متفاوتند. تفکر ریزومی، فضاها و ارتباطات افقی و چندگانه و همه جانبه را تداعی می‌کند اما تفکر درختی با ارتباطات خطی و عمودی و گوش به فرمان سر و کار دارد.
درخت، انتساب است؛ اما ریزوم ارتباط است، فقط ارتباط..
تفکر درختی نمایانگر فلسفهِ ی بودن (و درجازدن) است حال آنکه تفکر ریزومی، پویا و متکثر بوده و در آن از مرزبندی‌های تفکر خطی خبری نیست.
نگاه ریزومی ضد تمرکز و نظم معمول است و زندگی ایلیاتی و کوچ دائمی کولیان را که با محدودیت و سکون نمی‌سازند، تداعی می‌کند.
ریزوم فاقد مرکز و رده بندی، عاری از دلالت و بدون راهبر است و برخلاف درخت به طور نامحدود گسترش می‌یابد و قادر است فعل بودن را به چالش گرفته و «شدن» را به نمایش بگذارد.

درخت تحمیل کننده فعل «بودن» است، اما بافت ریزوم، سمبل «شدن» و عطف و ربط است...،،


پس شاید یک دسته نعنا در ظاهر فرق زیادی با یک دسته جعفری نداشته باشد، اما در زیر خاک، ریشه ی عمودی و هویج مانند جعفری با ریشه‌ی ریزوم‌دار نعنا به شدت در تضاد است. چند روز پیش که مصاحبه‌ای از یک آدم موفق می‌دیدم، به این فکر کردم که من و او شاید در ظاهر شباهت‌هایی داشته باشیم _هردومان انسان باشیم مثلا_ اما در عمق... در زیر خاک... من چه هستم و او چه...

۹۷/۰۶/۲۵ موافقین ۱۶ مخالفین ۰
Faella

repost

نظرات  (۱۱)

خیلی جالب بود . 
پاسخ:
ممنان 
چه بحث تخصصیی شد. :)
ولی جالب و قشنگ بود. 

پاسخ:
مچکر :)
و این رشد و صیرورت چقدر به زندگی نشاط و مزه می دهد..

+تمثیلاتت خیلی عالی و به ذهن ماندنی هستند آنا..
پاسخ:
مرسی عزیزجان ^_^
من داشتم میخوندمش با خودم می‌گفتم که نگاه من مثل این ریشه ریزوم همه جا پراکنده شدم و واسه همین تو هیچ چیز عالی نشدم و درست اونه که آدم یه هدف بگیره و همون رو مستقیم پیش بره ولی بعدش دیدم شما جور دیگه به پایان بردی :))
فکر میکنم آدما موفّق طریقه رشد زیر خاکشون رو کسب کرده باشند نه اینکه از ابتدا تولد براشون نوشته شده باشه.
پاسخ:
حالا مهم نیس چجوری پایان برده باشم خیلی، من معمولا حرفامو وسط متن میزنم :)) 
خوب بود در مورد تفکر ریزومی هم حرف میزدی...فک کنم تفکر ریزومی یه چیزی تو همین مایه های تفکر سیستمی که میگن باشه...

"هر تفکر ریزومی پایانش آغاز تفکر دیگری است و نمی‌توان برای آن آغاز یا پایانی قائل شد."

پ.ن:راستی من خیلی به زیست علاقه مند نیستم ولی این مطلبِ خوبت باعث شد فکرِ اینکه تو زیست مطالبِ جذابی وجود نداره رو از سرم بیرون کنم اگر بخاطرِ یک چیز مدیونت باشم قطغا اون چیز همینه.
پاسخ:
حالا من بعضی مواردشو نوشتم، بیشترش رو میتونید تو ویکیپدیا _ومستند تر_ تو کتاب هزار فلات (هزار سطح صاف) ژیل دلوز بخونید

+منم زیست شناس نیستم البته :دی
این مقدمه ایه بر سبک فولدینگ تو معماری 

+ممنون :)
من هم زیر ریزومم هم رو :))
اینو این چند وقته از حرفای بقیه برداشت کردم :دی 
پاسخ:
نفهمیدم منظورتو :دی
توضیحش سخته :/ اینجا تو کامنت طولانی میشه با گوشیم عصری میام میگم :دی

پاسخ:
باش :)))
از توش یه سخنرانی‌ تد حسابی درمیاد! :دی
پاسخ:
:)))
این یکی از پستهای قدیمیم بود، امروز داشتم یه متن راجع‌به فولدینگ می‌خوندم یادش افتادم، گفتم یاد بقیه‌م بیارم :)))))
دورافتادگی و گسست از رشته تا به کجا...؟ (با خودم استم)
عنوان رو که خوندم، فکر کردم چقدر این فولدینگ آشناس! در پاسخ یکی از کامنت‌ها اشاره کردی سبکی از معماریه، تازه اون فصل از کتاب معماری غرب یادم افتاد و خاطرات زنده شدن. هعی روزگار...

+ من شیفته‌ی این نوشته‌هام که از برخوردهای روزانه به یه نگاه و برداشت فلسفی-زیستی منتهی می‌شه ^_^
پاسخ:
:))))
منم یادم رفته همه رو بابا -_-
فصل آخر همون کتاب یه چیزایی راجع به فرکتال و اینا بود؟ الان چند روزه دارم بهش فکر می کنم و یادم میره (و گاهی زورم میاد) پاشم برم سراغش ببینم چی بود -_- حداقل ذهن خودم از درگیری خلاص شه :))
آره این فیلسوفه خیلی خفن بوده :))
خیلی تحلیل و فکر و ایده و .....جالبی بود:))))))خیلی لذت بردم
پاسخ:
:) ممنون

این همه سال که درگیر زیست شناسی و گیاهان بودم هیچ وقت به ریزوم از این منظر نگاه نکرده بودم ، پستت عجیب به دلم نشست. فکر کنم با توجه به این فلسفه ای که مطرح کردی منم شخصیت ریزومی دارم 😅 حالا فهمیدم چرا انقدر عاشق نعنا هستم تو سبزی خوردن و کلا هر غذایی که نعنا داره .

پاسخ:
این داستان، آویشنی که عاشق نعناست :دی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">