هیچ وقت در زندگی از عبارت "چرا من؟" استفاده نکن.
شاید شعاری باشد، اما حقیقت این است که بعضی ها به دنیا می آیند که کاری انجام بدهند، و بعضی های دیگر، فقط موفقیت آنها را تماشا می کنند، در کتابها می خوانند، و حفظ یا تدریس می کنند.
و دسته ی اول دو نوعند، افرادی که از هر طرفی محدودشان کنی بلاخره یک روزنه ای برای تاباندن نورشان پیدا میکنند، و افرادی که بعد از چند تلاش بی نتیجه، به دسته ی دوم تبدیل می شوند.
احتمالا حواست نیست، اما داری به سمت دسته ی دوم سوق داده می شوی. شاید بهتر است با هر قدمی که به آن سمت بر می داری، یک سیلی به خودت بزنی؛ شاید چند سیلی پی در پی بیدارت کند. اگر هم دوست داری در نهایت آدمی باشی که صرفا "چیزهایی می داند"، میل خودت است. ادامه بده. اما حواست باشد که این تو هستی که باید در تاریکی شب جوابگوی وجدان خودت باشی.
قدم اول در فیلمسازی این است که تو نباید "دنبال" سوژه بگردی، و لزومی ندارد همه جا را به دنبالش جستجو کنی؛ چشمهایت را باز و به قلبت اعتماد کن، آن وقت زیر سنگ هم که باشی، سوژه تو را پیدا می کند و خواب شب برایت نمی گذارد...
وقتی خواستی کاری که به آن علاقه داری اما ازحد تو خیلی گنده تر و بزرگ تر است را انجام بدهی، به زک اسنایدر فکر کن که به خاطر علاقه ی زیادش به کمیک بوک ها و مخصوصا مارول، به خودش اجازه داد فیلم بتمن علیه سوپرمن و جاستیس لیگ را بسازد و یک تنه گند زد به فیلمهای ابرقهرمانی.
صرف علاقه داشتن دلیل انجام کاری نمیشود، باید توانایی اش را هم داشته باشی.
پول، قدرت است.
هیچکس نمیتواند این را انکار کند.
حتی اگر آن قدرت، در حد حس "افزایش اعتماد به نفس در حین قدم زدن در راهروهای فروشگاه" باشد.
اسکات فیتسجرالد، کتاب گتسبی بزرگ را اینطور آغاز می کند:
" در سال هایی که جوان تر و به ناچار آسیب پذیر تر بودم پدرم پندی به من داد که آن را تا به امروز در سرم می چرخد و تکرار می شود. او گفت:
« هر وقت دلت خواست کسی را نقد کنی، یادت باشد که در این دنیا، همهی مردم مزایای تو را نداشته اند. »
کاش هروقت که زبانمان خواست به تحقیر، انتقاد تند و زهردار، یا فخرفروشی از هرنوعش! بچرخد، این جمله را به ذهنمان بیاوریم...
راز، هندوانه نیست که اگر سنگین بود برای حملش از کسی کمک بگیری... وقتی خودت توانایی نگهداری راز خودت را نداری، از دیگران توقع نداشته باش که از آن مراقبت کنند، آن را برایت به دوش بکشند و به همان اندازه برایشان عزیز باشد .
بعد از هر وعده غذایی که مادرت میپزد دستش را ببوس.
بعد از هر لیوان شربت یا چای یا آبمیوه که برایت میآورد. بعد از هرکاری که برایت میکند...
حسرتش میماند. حسرتش خواهد ماند..