شنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۷، ۰۷:۱۹ ب.ظ
و دلم میخواهد از یکی از کارهای مورد علاقهام بنویسم.
شستن تخم مرغ.
لمس آن حجم بیضی بین انگشتانم، و فکر اینکه این میتوانسته آغاز یک زندگی باشد. یک تودهی قبل از بیگبنگ. تمام این 20- 30 تا تخم مرغ میتوانستند یک زندگی باشند و حالا ما این زندگیها را درون غذاهایمان میریزیم یا همانطور خالی با نان میخوریم. و تازه رویمان هم میشود که بعد از بلعیدن یک زندگی، به این فکر کنیم که چقدر همه چیز مسخره است.
واقعا چطور میتوانیم چیزی را که جانش به خاطر ما گرفته شده بخوریم و بیمصرف باشیم؟ چطور این حق را به خودمان میدهیم؟ یعنی به نظر من این یک احساس مسئولیتی ایجاد می کند که حتی در حد تفکر، حواسمان باشد. حالا میخواهد یک گیاه باشد یا یک حیوان؛ ما آن را خوردهایم پس باید یک حرکتی انجام بدهیم که گرفتن زندگیاش بیهوده نبودهباشد. چون به هرحال شاهیهای سبزی خوردن هم یک نقش کوچکی در تصویهی هوا و خاک داشتهاند.
پاسخ:
ممنون :))
البته میدونستم اینو، صرفا یه مثال نمادین بود از یه حسی که... حالا دفعه ی دیگه که خواستی تخم مرغ بشوری، خوب لمسش کن متوجه میشی این حسو :)))
پاسخ:
نوموخوام :((
you killed the mood -_- :))
پاسخ:
مگه همه نمی شورن؟ :/
پاسخ:
اقا منو سکته ندید خب :|
این تخم مرغ شونه ایا خیلی کثیفنا، رو بعضیاشون کارخرابی مرغ هست :| نمی شه نشست. شاید شما ازین بسته بندی تمیزا میگیرید. ولی اونا هم شسته شن بهتره
پاسخ:
قشششنگ حسسسش کن :))))
بعد مثلا تخم مرغه از شدت حس شدن میترکه :))
پاسخ:
آخه تخم مرغ خیلی مجسم ه. یعنی کاملا توی دست حس میشه این نطفه و آغاز بودگیش.
من فقط تفکر میکنم، در پیش دچار چیزی نمی شم دیگه -_- :))
پاسخ:
میخوایم بذاریم تو یخچال، دست بزنیم بلاخره :|
دارید مثل کسایی حرف میزنید که موز رو نمی شورنا :/
پاسخ:
پیاز سیبزمینی که دیگه از خاک درومدن :| آلوده ن عملا.
پاسخ:
الان یاد یه خاطره ی نه چندان قدیمی افتادم، که یه بنده خدایی فکر می کرد مکانیزم بچه ی انسان هم مثل بچه ی مرغه. از نظر خروجی ینی. بعد بالای بیست سالش بود این آدم، و دانشجو -_-
پاسخ:
اتفاقا در لایه های زیرین فکرم یه نوع حسادت بهت ایجاد شد :| چون من تا وقتی اینارو با مایع نشورم شب خوابم نمی بره -_- و خب فارغ از هرچیزی، تو از بابت تحت فشار گذاشته شدن توسط مغزت راحتی.
موز و تخم مرغ و اینچیزا رو بعضیا با این تفکر که ما فقط می خوایم داخلشو بخوریم نمی شورن، ولی نارنگی و پرتقال رو بعدش می خوای با همون دست بخوری :/
پاسخ:
نه ازون نظر، درینجا مثل تشبیهی به هم آورده بودم و تلمیحی زده بودم به قضیه ی فشرده بودن اون ماده ی اولیه و انفجارش، تخم مرغ هم خب یه حجم صلب ه.
پاسخ:
بذار من درینجا سکوت بنومایم -_-
پاسخ:
آفرین! آفرییییییییییییییییین!
حالا دست دست!
حالا بر عکس :دی
پاسخ:
دوستان و عزیزانِ نشورنده!! دوستمون با شماس! وا بهداشتاااا حتی!
این پست قرار بود شبه فلسفی باشه مثلا، بهداشتی شد -_-
پاسخ:
اون آقا عینکیه هم باشه لدفن. من به اندازه ی کافی ازش سوال نکردم :)))
پاسخ:
ارههه دیدی؟ داشتم فکر میکردم 5 تا پست بعدش رو با یه محتوای خاص ایجاد بنومایم :دی
پاسخ:
باش حالا، خانه خودته. داره خوش میگذره :د
بعد شما حکمِدون راجع به کیوی و خیار نشسته چیه؟
پاسخ:
با توجه به سنی که تو ازدواج کردی و مسلما متوجه قضیه شدی، ایشون سنش چند سال از اونزمان تو بالاتر بود -_-
پاسخ:
=)))))))))
فککنم آخرش یارو این شکلی شده بود که خانوم اصن من غلط کردم این نقاشی رو کشیدم :))
بهرحال ما آماده ایم در هرجایی و مکانی و زمانی حضور به هم برسانیم :دی
پاسخ:
بابا یکم تخیل داشته باشید خداییش -_-
همش آدمو با حقایق روبرو میکنن -_________-
پاسخ:
قربانت ^_^
پاسخ:
ازتون بدم میاد -_- :(((
چی بگم والا :| عده ای معتقدن موز و خیار رو بشوری پوستشون خراب میشه -_-
بعد فککن من عاشق پوست خیارم، همیشه با پوست می خورم. یبار مامانم منو با این واقعیت روبرو کرد و .... خیلی تاثیری نداشت :| همچنان خیار رو با پوست می خورم -_- می ارزه واقعا
پاسخ:
بلی :)
پاسخ:
نظر شمارو به صحبتای دوستان جلب میکنم :دی
پاسخ:
قدیمی ترا نمی شورن. مادربزرگ منم دقت کردم دیدم نمی شوره :/ البته خب تو یخچال هم نمی ذاره و چون تعداد زیاده زود مصرف میشه، ولی درکل به نظرم هرچی بخواد بره تو یخچال باید شسته شه، چون بهرحال یه محیط بسته س
پاسخ:
بخورید ولی با فکر :)))
پاسخ:
یه دیوار بتنی بدید من کله مو بکوبم بهش -_-
پاسخ:
فکر کنم تخم مرغای پرورشی توش خون نمیوفته، ولی رسمی ها رو اول تو یه کاسه بشکنی بهتره
پاسخ:
بده بده. بتن مسلح هم باشه که چه بهتر -_-
پاسخ:
اشکال ندارهههه [وی خود را مجهز به دو لایه دستکش، ماسک، و انواع شوینده ها کرده، بتن را تحویل میگیرد]
پاسخ:
نههه رحم کن علیا حضرت :(((
پاسخ:
اینجور که از ظواهر برمیاد من و خانومی تنها افرادی هستیم که میشوریم :|
پاسخ:
نمیام :|
پریسا عذرش موجهه :-"
پاسخ:
همینجوری. از قیافه ش خوشم میاد :))
پاسخ:
بینیم بااااع (-B