پنجشنبه, ۴ بهمن ۱۳۹۷، ۰۱:۴۰ ب.ظ
مقولهای به اسم حیا در فرهنگ کشور ما، باعث شده که از بعضی چیزها در محیط خانه و مدرسه و کلا جامعه، هیچ بحثی به میان نیاید؛ در حالی که گاهی بیاطلاعی از آن مسائل و خطرات ناشی از آن و تاثیرات روحی و جسمی که بر آن فرد میگذارد، از اینکه برچسب بیحیایی بخورد صد و بلکه هزار پله بدتر است.
البته منظور من در اینجا صرفا مباحث جنسی نیست، اما یاد حرف دوستی افتادم که گفته بود کتاب دیگری جایگزین کتاب "تنظیم خانواده" در دانشگاه شده است، و کتاب جدید صرفا به موضوعاتی نظیر اینکه زن و شوهر باید خوش اخلاق باشند و وظایفشان را انجام دهند اکتفا کرده و خبری از آموزههای کتاب سابق نیست؛ کتابی که با اینکه کامل نیست، اما شاید بتوان آن را تنها منبعی دانست که به طور رسمی اطلاعات هرچند محدودی در رابطه با این موضوع در اختیار مردم _صرف نظر از تجرد و تاهلشان_ قرار میدهد. چون عموما دورهها و کلاسهایی برای افراد متاهل برگزار میشود، اما هرگز به نوجوانان یا افراد مجرد که بیشتر در معرض آسیبهای جنسی هستند آموزشی داده نمیشود و باید در خلوت خودشان با مشکلاتشان دست و پنجه نرم کنند؛ علی الخصوص نوجوانان که آسیب پذیرتر و بیشتر مستعد افسردگی هستند و ممکن است به خاطر برداشت غلط از تغییرات طبیعی بدن و مشکل پنداری آنها، روز به روز گوشهگیرتر شوند.
معمولا در جواب اینکه چرا چنین برنامههایی در کشور ما جدی گرفته نمیشود، میفرمایند که "نمیخواهیم رویمان به روی بچهها باز شود یا آنهایی که نمیدانند کنجکاویشان برانگیخته شود"
این تفکر متعلق به زمانی است که ارتباطات و دسترسیها انقدر گسترده نبود ، و این جوابِ کاملا واقعی که تا به حال از چند نفر شنیدهام، حاکی از آن است که حتی مدعیان جمع هم نمیدانند "آموزش درست" چیست و چطور باید با یک نوجوان صحبت کرد؛ و نتیجه آن میشود که همان بچهای که فکر میکنید "نمی داند و نمیخواهید کنجکاویاش برانگیخته شود" از مدتها قبل به چیزهایی نظیر پورنوگرافی پناه برده و در ذهنش اینگونه نقش بسته که واقعیت همین چیزهایی است که میبیند، و باید اینطور باشد؛ آدمها باید اینطور باشند و حتی در سنین بالاتر هم شرایط ظاهری آنچنانی برای شریک زندگیاش درنظر میگیرد.
اینکه زنان و دختران جامعهی ما، شبیه پورن استارها همه جایشان عملی و پروتز است، اینکه لباسهایی که میپوشند آنقدر تنگ است که خودشان هم احساس ناراحتی دارند، اینکه آرایش روزانهشان مثل آرایش عروس است، اینکه همه کاری میکنند تا به چشم شریکشان بیایند احتمالا از یک جایی آب میخورد. یک جایی که حتی اگر انکارش کنیم، حتی اگر بر رویش سرپوش بگذاریم و تظاهر کنیم وجود ندارد، بلاخره از یک جایی بیرون میزند.
گرچه فقط بحث ظاهر نیست، تابو کردن برخی مسائل، باعث رواج دروغگویی و پنهانکاری میشود و ممکن است یک نوجوان به این دلیل که "اگر خانوادهاش بفهمند پوست از سرش میکنند" مسالهی مهمی را از آنها مخفی کند و در خطر بیوفتد. این مورد گسترهی بسیار وسیعی دارد، از خطراتی که به واسطهی دیگران او را تهدید میکند گرفته، تا مواجهه با یک مشکل جسمی که حرف زدن از آن بیحیایی محسوب میشود اما روز به روز بدتر میشود و به جایی میرسد که دیگر راه درمانی ندارد. حتی اگر اتفاقی هم برایش نیوفتد، آن روحیهی دروغگویی و پنهانکاری تا بزرگسالی در اخلاقیاتش خواهد ماند.
نمیدانم آدمهایی که این وظیفه به عهدهشان است چه برنامهای دارند، یا اصلا دغدغهای در این باره دارند یا نه، اما به نظرم اگر بتوانند جوابهای درستی برای برخی سوالات داشته باشند، شاید اوضاع کمی بهتر شود. با قایم کردن و سرپوش گذاشتن و پاک کردن صورت مساله، چیزی حل نمیشود؛ و مشکلات سال 1397 شمسی و 2019 میلادی را هم نمیشود به روش مشکلات قرون وسطی حل کرد. حرفم نیست که ما هم دنبال روی کشورهای اروپایی و آمریکایی که از آن ور بام افتادهاند باشیم، اما امیدوارم اتفاقی بیوفتد و افراد جامعه طوری تربیت شوند که به جای نگرانی و دغدغه داشتن برای مسائل طبیعی، به رشد شخصیتی و اخلاقی توجه کنند و راه دروغگویی و دورویی را در پیش نگیرند.
پاسخ:
من داشتم فکر میکردم اگر مثلا همچین چیزی راجعبه غذا خوردن یا تشنگی بود چی میشد؟ اینکه باید دربارهشون حرف نمیزدیم یا در خفا انجام میشد.. :-؟
پاسخ:
ببین آخه صرفا شکستن تابو ملاک نیست، اینکه چهجوری شکسته میشه هم مهمه، اینکه طرف خط قرمزهایی که نباید رو رد نکنه و از اونور بوم بیوفته.
پاسخ:
یعنی نباید راجعبه خرس حرف بزنن؟ مثل ما که به جن میگیم اسمشو نبر؟ :))
بهرحال این چیزیه که کشورای پیشرفته هم توش موندن، و خیلی جاها نتونستن یه چیز درست حسابی تولید کنن که بدون اینکه به انحراف کشیده بشه، آموزش روحی درستی هم در بطنش باشه. من دیگه از خودمون خیلی انتظار بالایی ندارم :/
پاسخ:
تا جایی که به سن من قد میده، تو این کشور همیشه پاککردن صورت مساله و انکار وسرپوش گذاشتن رو مشکل، اولین راه برای مقابله با یه مشکل بوده. چون بهرحال خیلی سادهتر از اینه که مشکل رو بذارن وسط و از یه سری نیروی متخصص بخوان حلش کنه.
پاسخ:
والا منکه با ۲۷ سال سن تابهحال با چنین آموزههایی مواجه نشدم تو محیط خانواده یا مدرسه. دانشگاه هم که فقط همون ۲ واحد که الان همونم برداشتن :|
پاسخ:
خداییش شما خارج زندگی نمیکنید؟ :|
+من حس میکنم یه سری از این بیظرفیتیا دقیقا از همینجا نشات میگیره. چون یه چیزایی براشون زشت و عیب بوده همیشه، در مواجهه باهاش رفتارای عجیب غریب نشون میدن.
پاسخ:
دقیقاً...
تکبیر آقا -_-
+به به به به به به به :دی
پاسخ:
ببین به نظرم همون قرصها هم دونستنشون خیلی مفید بود. همونارو هم هیچکس نمیاد به آدم بگه درست حسابی، اگر طرف اهل مطالعه و اینترنت و اینا نباشه و از دکتر هم روش نشه بپرسه شاید بره یه بندی آب بده. شاید بگید مثلا کدوم دانشجویی دیگه اهل اینترنت نیست و انقدر کمرو ه، ولی باور کنید هستن این آدما.
+من وااقعا دوست ندارم بدونم مادربزرگام چجوری مواجه شدن... همش 13، 14 سالشون بود که ازدواج کردن و احتمالا کابوس بوده...
پاسخ:
اخه فکرشو بکن وقت عروسکبازیت باشه، بعد یهو با چیزایی روبرو شی که یه آدم بالغ نمیتونه درست حسابی هضمشون کنه...
+من حرفی ندارم :|
پاسخ:
ولی جدی، در چه محیط بادرکی بزرگ شدین. مرحبا بهشون واقعاً.
مدرسهٔ منم مذهبی بود، اما هنرشون این بود که مجبورمون کنن چادر سرکنیم و نماز جماعت بخونیم و کارهایی از این دست 😐 اها اینم بهمون یاد دادن که اگر شوهرمون گفت ماست سیاهه، باید بگیم بله ماست سیاهه و هرگز نباید با مخالفت کردن باهاش غرورشو خدشه دار کنیم 🙄
پاسخ:
این مدلی که من گفتم، به نظرم ناشی از همین قضیهس ولی 🤔
پاسخ:
دقیقا من میخواستم همینارو بگم! مرسی! علم نداشتن و آموزش ندیدن، گاهی باعث صدمههای جبران ناپذیری به روح و جسم میشه...
پاسخ:
منم یادمه اون قضیه رو، برای ما هم درست توضیح ندادن و خب منم آدمی نبودم که اینچیزا رو بپرسم و هرچی میشد فکر میکردم سرطان! دارم و یه مشکلی دارم و مینشستم گریه میکردم 🙄 و واقعا بیشتر نوجوونا هنوز هم نمیدونن یه سری از تغییرات بدنشون طبیعیه و بابتش احساس کمبود و سرخوردگی دارن...
پاسخ:
فقط امیدوارم یه سری آدم دلسوز پیدا شن که واقعا سلامت جامعه براشون مهم باشه...
پاسخ:
بحث در اینجا، برنامه ریزی برای آموزش درسته و خط قرمزایی که بر اون اساس تعیین میشن، نه بر اساس چیز بی معنیای مثل حیا. بچه جان اگر فلان کارو کنی فلان عواقب جسمی و روحی رو داره، نه اینکه اگر دست نامحرم بهت بخوره تو جهنم آتیشت میزنن و فلان. یا چشم نامحرم یه اشعهای داره که نمیدونم چی چی.
بچهها احمق نیستن. باید باهاشون درست و منطقی صحبت کرد تا از یه سری مسائل در امان بمونن.
پاسخ:
با اجازهتون پایین پست لینکش میکنم
پاسخ:
چندروز پیش همکارم میگفت توی شهر ما، هنوز هم سینما رفتن یه دختر زشت و شرمآوره و اگه خانوادهش بفهمن کتکش میزنن -_-
پاسخ:
حیا بحث گستردهای داره. یه جاهایی واقعا بی معنیه مثلا بین مادر و دختر. چرا باید به مادر روش نشه راحت با دخترش راجع به مسائلی که برای جنس زن عادیه حرف بزنه؟
یا وقتی که یه خانم وقتی میخواد با یه نفر حرف بزنه سرشو میندازه پایین و با صدایی که خودشم نمیشنوه حرف میزنه یا صداشو کلفت میکنه چون معتقده بلند حرف زدن بیحیاییه. سینما رفتن بیحیاییه، خندیدن بیحیاییه و کلا حیا مفهوم مسخرهای پیدا کرده.
+درسته خیلی منابع براش هست، بحث در اینجا اینه که چرا نباید یه سری آموزۀ رسمی در سطح کشوری وجود داشته باشه
پاسخ:
کلا مردم باید از یه وری بیوفتن. یا اینوری یا اونوری.
+ اینکه بگیم بیاطلاع بودن من تقصیر خودمه و میتونستم برم اطلاعات کسب کنم حرف اشتباهی نیست، اما همچنان وظیفۀ آموزش رو از سازمانها و نهادهایی که حل این قضیه به عهدهشونه ساقط نمیکنه.
پاسخ:
درسته، کلا خودشونم درگیر همون چیزان، فقط میخوان بچه ساکت باشه و مزاحمشون نباشه