يكشنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۷، ۱۱:۲۳ ب.ظ
از اتاق بیرون میروم و به مامان سلام میدهم. جوابم را نمیدهد. ظاهرا قهر است. مامان از 7 روز هفته، 8 روزش را با من قهر است و عمدتاً دلیلش شب بیداریها و روز خوابیهای من است. میگوید داری خودت را از بین میبری و حالیت نیست. تمام این درد و مرضهایی که داری به مرور بهشان دچار میشوی از همین شب بیداریها نشات میگیرد.
و من هربار جواب میدهم که من مدلم همین است. روز نمیتوانم زندگی کنم. نفسم میگیرد. کسلم. و به محض اینکه خورشید غروب میکند، تازه مغز من به کار میافتد و میتوانم به 4 تا کارم برسم. البته یکی از مضرات روز خوابی این است که آدم نمیتواند به کارهای بیرون برسد. نمیتواند باشگاه و دکتر برود و لشش را ببرد و مدرکش را بگیرد و برای گواهینامه _برای بار هزارم_ اقدام کند.
کاش واقعا یک سیاره برای ما آدمهایی که با انرژی ماه زندهایم وجود داشت، که کلا میتوانستیم در آنجا به راحتی بزیایم و کسی کارمان نداشته باشد. حتی درک شویم و دوستانی مانند خودمان داشته باشیم.
پیشرفت تکنولوژی، تا وقتی که به طور فیزیکی و عینی به همچین جایی نقل مکان نکنم، برایم بیمعنی است.
پاسخ:
تو چرا؟ انقدر با سلیقه و خانوم و اینایی اگر دختر مامان من بودی طلا میگرفتت :)) من اصن ازین هنرا ندارم ::((
پاسخ:
آخ اون چرا زنده ای :))
یه بار مامانم خیلی شیک تو روم گفت اگه تو نبودی من الان لیسانس داشتم.
من :|
خودت منو اوردی خب :///
پاسخ:
پاشیم جمع کنیم بریم سیاره مون بابا. چه وضعشه :/
پاسخ:
عالی :)))
باید یه روز نخوابید :| یا یه روز کلا بخوابید تا ساعته تنظیم شه بیاد سر جاش. من اینجوری تنظیم می کنم میکنم که اون روز نمی خوابم، بعد از خونه میرم بیرون که یه وقت نگیرم بخوابم، بعد خودمو مشغول می کنم تا 10، 11 شب. دیگه 6،7 صب بیدار میشم دیگه :دی
پاسخ:
واقعا -_-
البته خب شاید اگه شب همه بیدار بودن باز هم لوس می شد :-؟
پاسخ:
باش میگم بذاره تو قسمت ما :دی
تا برسیم اونجا دور هم یکم هوهو کنیم خوش بگذره :))
پاسخ:
مرا نمی هلند :(
پاسخ:
والاع -_-
پاسخ:
عزیزم :)))))
خیلی بامزه گفتی :))
پاسخ:
میتونید تو مزرعه هم زندگی کنید مثلا
پاسخ:
:))
یه چیز جالب راجع به این بگم. اسم اصلی اون انیمه Katri, Girl of the Meadows میباشه که از روی یه رمان فنلاندی ساختنش.
بعد بخش جالبش اینه که این انیمه رو هر کشوری که پخش شده، اسم اون دختر بخش برگشته رو یه چیزی گذاشتن. یه جا کاتولی. یه جا کاتوری. یه جا ناتالی. ایران هم که گذاشتن حنا :|
پاسخ:
سلام :)
نمیدونم، به منم کیف میده و خب به همون دلیل شما، نمیتونم متوجه شم که کیفش ذاتیه یا به دلیل شرایط موجود، تازگی داره :))
پاسخ:
ولی کاش نکنی اینکارو. چشم خیلی اذیت میشه :(
بعد جالبه من نزدیک هفت هشت سال، بلکه بیشتره که اینجوریم، همچنان غره رو میزنن :))
پاسخ:
مهم اینههه که خوشبخخختیییی [آیکون احسان خواجه امیری]
پاسخ:
نه میدو در واقع یعنی دشت :دی
خب حنا به زبون ما می خوره، کاتوری به زبون اونا :))
هایدی آقا.. هایدی :((( اون سوپا که با اون نون چاقا تو اون ظرف چوبیا می خوردن :(((
پاسخ:
تو هم جغد/ ومپایری؟ :دی
پاسخ:
بازهم خوش بحالتون :دی
پاسخ:
اوه اوه ما سر خواستگار که جرقه میزنیم صاعقه ایجاد میکنیم. یهو میبینی دو هفته دعوا :)) عموما هم من کوتاه میام دیگه :))
پاسخ:
سلام :)
آره بیاید بریم دور شیم از این خاک غریب اصلا