داستان خلقت از زبان مائوری ها
يكشنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۷:۱۵ ق.ظ
در ابتدا هیچ چیز نبود،؛ نه دریا، نه اسمان، نه زمین و نه خدایان. فقط تاریکی بود. نیستی بود. و شروع از هیچ چیز اغاز شد.
والدین اولیه ی مائوری، از نیستی به وجود آمدند: Papatuanuku مادر زمین و Ranginui پدر اسمان ها.
هر دو در تاریکی بودند، در تاریکی یکدیگر را در اغوش کشیدند و 70 فرزند مذکر از آنها به وجود امد. این فرزندان،خدایان مائوری شدند. هرچند آنها در تاریکی مطلق اغوش پدر و مادرشان بودند و مشتاق دیدار روشنایی.
تا اینکه روزی تصمیم گرفتند که پدر و مادرشان باید از هم جدا شوند تا انها بلاخره بتوانند نور را ببینند.
در نهایت Tumatauenga خدای جنگ گفت باید پدر و مادرمان را بکشیم تا رها شویم. Tane-Mahuta خدای جنگل ها نیز به این نتیجه رسید که باید Papatuanuku و Ranginui از هم جدا شوند و پدر به بالاترین، و مادر به پایین ترین نقاط بروند تا از هم بیشترین فاصله را داشته باشند.
همه با این نتیجه موافقت کردند. هر کدام از خدایان تلاش کردند که آنها را از هم جدا کنند: خدای دریا، خدای خوراک، خدای جنگ و .. اما هیچ کدام موفق نشدند. تا اینکه Tane-Mahuta خدای جنگل ها تصمیم به این کار گرفت. Tane-Mahuta شانه هایش را سمت مادر، و پاهایش را سمت پدر گذاشت و همانند یک درخت کائوری* قدرتمند از تمام نیرویش استفاده کرد تا آنها را از هم جدا کند. خدایان موفق به دیدن نور شدند. خدای باد و بوران که تنها فرد مخالف جدایی پدر و مادر بود به اسمان ها رفت و هر طوفانی که بر زمین می اید انتقامی است که او از برادران خود در زمین می گیرد.
*درختان کائوری درختان تنومند و بسیار قدیمی نیوزلند هستند.
مائوری: زبان و فرهنگ بومی مردم نیوزیلند (Aotearoa)
کپی پیست شده :| از اینجا
۹۷/۰۲/۰۹