Aníron

در امتــــــــــــــــــــداد خیابان وانیلا...

Aníron

در امتــــــــــــــــــــداد خیابان وانیلا...

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۱۰ تیر ۰۲، ۱۳:۱۵ - طراحی سایت اصفهان عجب
محبوب ترین مطالب
آخرین مطالب

به وقت سینما

چهارشنبه, ۸ فروردين ۱۳۹۷، ۰۱:۵۵ ق.ظ

 وقتی از سالن مایاک پردیس کوروش بیرون آمدم، حس کردم شاهد یکی از بهترین اتفاقات تاریخ سینمای ایران بودم. به وقت شام از آن فیلمهایی است که "باید دید".

نه در تکنیک زیاده روی می‌کند و نه در محتوا. همه چیز در جای خودش قرار دارد و در کل فیلمی با ریتم خوب، فرم  عالی و دکوپاژ و فیلمبرداری و تدوین و قاب های بی نظیر و رنگهای محشر و جزئیات مناسب و به‌جا به مخاطب ارائه می‌شود. در استفاده از عنصر "هواپیما" به شدت خوب کار شده و نماهای درست حتی از جزئیات پرواز هواپیما مانند جرقه های موتور و لامپ نارنجی روی هواپیما گرفته، تا صحنه ی بستن خلبان به چرخ هواپیما و صحنه ای که در اوایل فیلم، آذوقه ها با چتر نجات به پایین فرستاده می‌شوند و حتی استفاده از هلی شات در فیلمبرداری، حس "پرواز" را القا می‌کند.  

 ایرادات فیلم از نظر شخص من، یکی این است که جلوه های بصری و CGI فیلم آن قدر که باید، قابل تامل نیست و حتی در بعضی صحنه های فیلم، (مانند شلیک تفنگها یا صحنه ای که مادر خلبان چادر روی سرش میکشد) تا حدودی مصنوعی از آب درآمده که با توجه به کم سابقگی سینمای ایران در استفاده از Visual Effects، نمیتوان انتظار زیادی داشت و قابل اغماض است. اتفاقی که در آخر فیلم افتاد هم آنقدرها به مذاقم خوش نیامد، و در گریم بازیگر ها هم آنقدرها که باید، خوب عمل نشده بود و صحنه هایی مانند هِوی متال خواندن زن داعشی برایم غیر قابل فهم بود.

اما به طور کلی فیلم آنقدر نکات مثبت دارد که ایرادات آنقدر هم قابل توجه نیست و می توان به راحتی از کنارشان گذشت، و با تمام اینها، یک قدم به جلو برای سینمای ایران محسوب می‌شود. 


در مقابل، مصادره حرف زیادی برای گفتن نداشت. بانمک بود، فقط همین. که همان بانمکی هم از اواسط فیلم به طور قابل توجهی کاهش پیدا می‌کند و به شدت خسته کننده و خواب آور می‌شود. فیلمی که به خاطر پوستر و تیتراژ تارانتینویی، بسیار مشتاق تماشایش بودم و واقعا نا امیدم کرد. تنها بازیگر امیدوار کننده و جالب فیلم، هادی کاظمی است که با وجود داشتن نقشی تقریبا کوتاه، به طور مناسبی در آن جا افتاده بود. 


در کل می توانم ادعا کنم که یکی از متناقض ترین تجربه ی فیلم‌بینی من، همین دیروز شکل گرفت. حضور بابک حمیدیان در هر دو فیلم بسیار جالب توجه بود، اینکه مثل اکبر عبدی و رضا عطاران، وقتی اسمش را در تیتراژ یک فیلم میبینی، اصلا نمی‌توانی حدس بزنی با چه نوع فیلمی طرفی؛ که نمیدانم این برای یک بازیگر نقطه ی قوت است یا ضعف. شاید هم هردو. چون هم نشان دهنده ی این است که توانایی بازیگری بالایی دارد و می تواند همه طور نقشی را پیاده کند، هم اینکه خیلی در انتخاب نقشهایش سختگیر نیست پس ممکن است فیلمی که با آن روبرو هستیم عالی/افتضاح باشد.


در آخر پیشنهاد میکنم حتی اگر به موضوع فیلم علاقه ندارید، صرفا به خاطر فرم و تصویر هم که شده، "به وقت شام" را ببینید، در سینما هم ببینید؛ و حواستان باشد، کودک و نوجوان همراهتان نبرید. 

۹۷/۰۱/۰۸ موافقین ۱۲ مخالفین ۱
Faella

فیلم

نظرات  (۱۶)

هیجانم رو برای رفتن و دیدن بیشتر کردی :دی
پاسخ:
ببین از نظر محتوایی تضمین نمی کنم خوشت بیاد، چون یکی از اقوام دیده بود و گفت چند روزه دارم کابوس میبینم :| ولی خب از نظر فرمی کاملا تضمینه :د
نوجوان یعنی تا چند سال؟ من می خوام با دختر برادرم به وقت شام رو ببینم 
پاسخ:
ببین خب صحنه های سر بریدن و اینا داره دیگه، اگر سنش کمه یا حساسه نبر. نبر بنظرم :-؟
من برگردم اولین کاری که قرار بکنم دیدن به وقت شام هست :))
نظرات مثبتی ازش ارائه شده و آدم مشتاق میشه واقعا :دی
پاسخ:
بسیار هم خوب :د
من حتی از تبلیغشم تو تیوی حالم بد میشه و بهم می ریزم بعد یو میگی ببینیم ....جیزس کرایس ... 
پاسخ:
بیخیال :/
می‌خواست بگه زن داعشی قبلا خواننده بوده و در کل می‌خواسته به فنا و تباه بودنش اشاره کنه
فیلمیه که ارزش دیدن داره و تأثیری که قراره بود بذاره رو روی مخاطب می‌ذاره
غمگینش می‌کنه
و به فکر فرومی‌بردش
(همین الان این کامنتو برای پست سینمایی هولدنم نوشتم)
پاسخ:
اینو فهمیدم، اینکه القا می کرد طرفدارای متال فلانن رو درک نمی کنم :|

اوهوم... من میخوام بازم ببینمش :/
من توی برنامه م هست به وقت شام و بدون تاریخ بدون امضا رو برم ببینم 
پاسخ:
خوبن جفتشون. ولی پشت هم نبین غمگینن 
سالای گذشته همین داستان رو سر فیلم ابد و یک روز یا ماجرای نیم روز داشتم. توی بلاگستان هی همه از این فیلم می‌نوشتن و می‌گفتن؛ و من چون شهرمون سینمایی نداشت، فقط می‌تونستم منتظر بمونم که نسخه نمایش خانگی فیلم بیاد و ببینمش. :)
الان هم که کاشونم و البته سینما در دسترسه باز نمی‌دونم برم و ببینم فیلم رو یا نه صبر کنم نسخه نمایش خانگیش بیاد. داستانیه خلاصه.
پاسخ:
ای بابا :(امیدوارم جور شه همین هفته ببینید :)
می خواستم مصادره رو ببینم و از به وقت شام بگذرم. نظرم عوض شد، هر دو رو می رم. مرسی از پست :)
پاسخ:
مصادره خییلی بد نیستا، اما شخصا توقعات منو برآورده نکرد
مگه فرم و محتوا از هم جدان؟
پاسخ:
به طور عام نه، ولی من جدا میبینمشون. ینی مثلا اگر فیلمی داستان چرت هم داشته باشه، اگر بتونم از یه چیز دیگه ش مثلا قاب بندیش که مثبته چیزی یاد بگیرم حتما میبینمش
آخه این یه بحث تاریخی بزرگ که فرم از محتوا جدا نیست. و اصلا این "واو" بینشون چیز درستی نیست.
فکر میکنم باید در مورد کلمه یکم دقت کنی.
منضورت "مضمون" هست نه محتوا. چون فرم همون محتواست. و محتوا همون فرمه. نمیتونن اصلا جدا باشن. و اگر بخوای به سینما به عنوان یه اثر هنری نگاه کنی، این نوع نگاه هم توش جواب نمیده. دقیقا به خاطر همون فرم/محتوا
مثلا یه سفال و در نظر بگیر که قراره یه گلدون باشه. اما فرمش در نیومده، و شبیه یه چیز عجق وجق شده. پس قطعا محتواش هم تغییر میکنه وقتی فرمش در نمیاد. بعد تو اگر با این منظر ببینی که درسته این سفال چیز بدی از اب در اومده، ولی چون گلش، گل خوبی بوده، میتونه قابل توجه باشه
قاب بندی و تمام عناصر دیگه در خدمت فرم/محتوا ی یک اثر هنری هستن. اگر قرار باشه که البته به فیلم، به عنوان اثر هنری نگاه کنیم
پاسخ:
آره این بحث رو من با خیلیا دارم. حرفت هم درسته تا حدودی، اما فیلم گلدون نیست که یک بعدی باشه و فقط یک کاربری داشته باشه. از اجزای مختلف ساخته شده که هرکدومشون یه دنیان و برای خودشون شخصیت دارن. اگر وقتی داری یه فیلمی رو نگاه میکنی و از یه چیزی امتیاز خییلی پایین میاره، اون دیگه فیلم "خوب"ی محسوب نمیشه مگر اینکه خییلی خاص باشه. اما اینکه همچنان چیزهایی برای دیدن داشته باشه بحثش فرق میکنه. 

در مورد این فیلم خاص هم، مشکل از فیلم نیست، من بیشتر به خاطر داستانش و یه سری صحنه هاش گفتم، که شاید بعضیا دوست نداشته باشن. وگرنه که خودش مشکلی نداره 
تک بعدی نیست یعنی چی؟  اصلا بعد یعنی چی؟ منظورت عناصره یا اینکه سینما هم تو فضا اتفاق می افته هم تو زمان؟
فکر میکنم منظورت عناصره.
سینما، بازم میگم اگر به عنوان اثر هنری بهش نگاه بشه ، هرچند خیلی ها جدیدا اصلا هنر جسابش نمیکنن ، یک اثر یک پارچه است. و نمیتونی تیکه تیکه ش کنی. حتی اگر رنگ یه فیلم فوق العاده باشه، فیلم برداری یا داستان یا هرچیز دیگه اگه در قالب فرم نباشه اصلا خوب بودنش "به درد" نمیخوره. چون اثر هنری، در نهایت یک اثر هنریه. سینما، عنصر داره. مثل نقاشی. مثل تئاتر. فقط این عناصر درش "کلی" تر هستن. ولی اصلا بعد بندی تو یه اثر هنری اون اثر و از هم میپاشونه.
اتفاقا به تظرم سفال بهترین مثاله. چون تو نمیتونی به رنگ، به داستان، به فیلم برداری به چشم گل یک سفال نگاه کنی فکر میکنی این مثال غلطه. در حالی که اگر سینما یک اثر هنری باشه، تک تک اعضا و عناصر فیلم همون گل گلدون و سفال هستن، که کنار هم جمع شدن تا به فرم، محتوا، و غایت اون اثر هنری برسن.
گفتی بعضی ها ممکن با داستانش و بعضی صحنه هاش مشکل داشته باشن. وگرنه خودش مشکلی نداره. میخوام بدونم این "خودش" دقیقا چیه؟
خودش، خود فیلم، همین داستانش هست. همین صحنه هاش هست. که فقط کافیه یک جا خطا بره، اون وقت کل اون اثر هنری، دیگه یه اثر هنری نیست. یه سفاله که قرار بود گلدون بشه. ولی الان افتابه هم نیست.
پاسخ:
ببین اینی که میگم یه نظر شخصیه، خیلی انتظار ندارم تو یا هرکسی ازم بپذیریدش چون من خودم یه ادمی م که جزء برام مهمتر از کله. و اینی که میگی کلیاتش مهمه حرف خیلیاس، منم میتونم پذیرم، اما برام قابل درک نیست. سینما برای من بیشتر شبیه یه آدمه تا یه گلدون، من یه آدم رو به خاطر جزئیاتش دوست دارم، نه اینکه مثلا بگی طرف کلا آدم بدیه یا آدم خوبیه. ینی برام زنده س و شخصیت داره، کماکان به نقاشی هم همین حس رو دارم، نه تا اینحد ولی مثلا آثاری بودن که تکنیکشون بد اجرا شدده، اما باهاشون ارتباط برقرار کردم چون اون حرفی که پشتش بوده رو فهمیدم.

+منظورم این بود که فیلم به خودی خود خوبه، اما مثلا ممکنه کسی باهاش مشکل اعتقادی یا همچین چیزی داشته باشه.
آره. ولی حتی میشه این نگاهت رو هم نقد کرد. چون آدم مسیره. و اثر هنری هدف. ته یه آدم اینه که توی مسیر قرار بگیره و حرکت کنه. ته یه اثر هنری اینه که به غایتی برسه. ولی به طور کلی کشش نمیدم حله :دی

من هنوز ندیدم به وقت شام رو. احساس میکنم دارم از سینما دور میشم. یه عکسی دیده بودم، سر در یه سینما نوشته بود: سینما مرده...
پاسخ:
خب به نظر من آدم مجموعه ای از تجربه هاس، سینما و ادبیات و کلا هنر هم قسمتی ازون تجربه ن. و هرچیزی که میبینه و میشنوه و حس میکنه، و از طریق همون هنر هم میتونه به اشتراکشون بذاره.
میدونی، به نظر خیییلی فلسفی کردن اینچیزا باعث میشه آدم نتونه اونقدرا خودشو بهشون نزدیک حس کنه و نتونه خودش هم راحت ایده هاش و تفکراتش رو عملی کنه. 

بیشتر افرای که میشناسم همه فیلم رو خیلی مسخره و آبکی و ... توصیف میکنند ولی معتقدم اونا جهت گیری سیاسیشون رو دخیل میکنن و شاید این مساله درست نباشه
برای همین تصمیم دارم خودم برم ببینم که امیدوارم وقت کافی داشته باشم که برم ببینم
پاسخ:
منم امیدوارم :)
من نظر کارشناسی تو رو درباره فیلم و سریال خیلی قبول دارم می دونستی؟

ببینم با صابر میشه جور کرد، رفت دید :)
پاسخ:
ممنونمممممم خیلی لطف داری ^_^
میترسم به وقت شام رو ببینم...
حس می کنم از لحاظ عاطفی تحملش رو ندارم...
پاسخ:
اوهوم یکم سنگین و پر استرسه از نظر عاطفی..
خیلی همنظر نیستیم. به نظرم به وقت شام یه فیلم بود که جلوه های ویژه هالیوودی داشت ولی فیلمنامه بسیار ضعیف و پر ایراد بود. از حاتمی کیا توقع خیلی بیشتری داشتم. حاتمی کیایی که فیلمنامه آژانس رو نوشته، ازش توقع نمیرفت که محتوا رو فدای فرم کنه
پاسخ:
بهرحال هرکسی یه نظری داره. 
اما اینکه به نظرم حرف این فیلم، کمی بیشتر از خود فیلم بود. مثلا همین جلوه های ویژه ی فیلم، همه ش کار خود ایرانیا بود. و کلا فیلمی بود که یه خارجی هم می تونه ببینه و خوشش بیاد. کلا خیلی رویکرد اینجوری داره فیلم، که صرفا برای ایران و ایرانی نباشه. نماد و تیکه ی مستقیم و غیر مستقیم هم توش زیاد هست. 
مسلما ایرادهای زیادی هم داره که در صدرش شخصیت پردازیاس، اما درکل فیلم قابل احترام و آبرومندیه. میشه به یکی نشونش داد و گفت ما هم از نظر تکنیک انقدر پیشرفته ایم  

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">