آسمان خاکستری عمیق
پیامی آمده:
"آلت قتاله که همیشه اسلحه و چاقو نیست، بعضی وقتا خودکاریه که مهندسها باهاش جایی امضا میزنن که نباید..."
یک لحظه به کتابهایی که برای آمادگی آزمون نظام مهندسی در ردیف جلوی کتابخانه گذاشتم نگاه کردم و به خودم لرزیدم...
مدت زیادی درگیر تهیهی این کتابها و منابع آزمون بودم و عزمم را برای قبولی جزم کرده بودم، اما... مسئولیت جان آدمهاست. من آنقدر با دانش و با مسئولیت هستم؟ حواسم هست که حواسم باشد؟ که مسئول یکی از خانه هایی که در آینده چند خانواده را از هم جدا و عزادار می کند من نباشم؟
این فاجعه و اتفاقات مشابه باید تلنگری باشد برای من و امثال من، که نگذاریم هیچ چیزی در دنیا وجدانمان را بی حس کند؛ و آنقدر شهوت پول و قدرت کورمان کند که یادمان برود مسئولیم. که قسم خوردیم. که خودکارمان روی هر صفحه ای سهواً بلغزد. که سقف خاکستری روی سر کسی بنا کنیم. که...