فایده ی این کاش هایی که تا آخر عمر با خودمون خواهیم داشت واقعا چیه؟ :/ شاید یه درس حسابی به آدم بدن ولی فایده اش چیه که حال آدم رو تا آخر عمر بد می کنن و همیشه باعث میشن از یه بخشی از جود خودمون که باعث و بانیشون بوده که سرخورده بشیم :/ واقعا خیلی ... -__-
من هیچوقت اینستاگرام و توییتر فعالیت نکردم نمیدونم چجوری اِ واقعا . ولی در مورد تفکرات واقعی آدم ها انقدر هم درست نیست . چون بی نظمی که دنیا داره حالا هرجای دنیا . باعث میشه کلا تفکراتی که به نظر تو خوب یا بد میاد همیشه وجود داشته باشه دور و برت . من خودم هیچوقت وارد اون بخش از یک نفر که میدونم از نظر من معقول یا خوب نیست نمیشم .( نه اینکه نخوام بدونمش . میدونمش اما واردش نمیشم ) یعنی مثلا یکی از نزدیک ترین دوست های من رفتار های به شدت زننده هم داره . افکار به شدت غیر منطقی هم داره . اما جالبه تعداد آدم هایی که ممکنه مثل من راجع به این دوتا ویژگی در موردش نگاه منفی داشته باشن لزوما بیشتر از تعداد نفراتی که فکر میکنن این یه رفتار طبیعی هست و خودشونم دارنش بیشتر نیست . امیدوارم منظورم رو فهمیده باشی در مورد این موضوع . میگم یعنی لازم نیست دنبال یه آدم پرفکت باشی صرفا میتونی با اون بخش های خوب آدم ها هم ارتباط برقرار کنی اما رابطه و افکارتو کنترل کنی به همون نسبت . این بین قطعا با آدم هایی که تناظر فکری بیشتری باهم دارین هم آشنا میشی . اما اینکه فکر کنی قطعا تفکرات واقعی ادم ها ماهیت منفی داره انقدر شاید درست و دور از قضاوت نسبت به تفکرات خودت نباشه . امیدوارم این جمله آخرم هم فهمیده باشی :| ببخشید من تمام تلاشمو میکنم راحت تر بگم نمیشه :|
حالا قضیه معمولا اینجور وقت ها زمانی بغرنج میشه که این تفکرات واقعی تهوع آور مخصوص آدم هایی از زندگی آدم باشن که جدا شدنی نیستن از زندگی . مثلا عمو مادر پدر عمه خاله . اینجور وقت ها همون باید کنترل کنی و خودت افسار زندگی رو سمتی ببری که کمتر پای این تفکرات وسط بیاد .
البته کلا اینایی که گفتم همه نظر منه و ممکنه قضیه چیز دیگه باشه که امیدوارم کمک کنه نظرم :|
در مورد توییتر الان چیزی که یادم اومد اینکه دنیای مجازی صرفا دست آورد ها یا تفکرات آدم ها نیست . صرفا جلوه ای از چیز هایی هست که کاربر دوست داره بهش برسه از نظر فکری یا اینجور چیزا . و تعداد معدودی هستن کسایی که حرفشون با عملشون یا فکر واقعیشون همخوانی داره . الان مثلا همین نظری که من میذارم در فضای مجازی برای یک کاربر مجازی . خیلی به ایده آل نزدیکِ . میگم رابطه رو با عمه ت مثلا کنترل کن . خب راحت که نیست . معنیشم این نیست که من خودم واردم و رابطه م رو با همه کنترل میکنم :| ولی خو میگم دیگه :| دوست دارم اینجوری باشه . راهش اینه . حالا ممکنه اصلا دست نیافتنی باشه یا صرفا توهم باشه . مثلا میگیرم از فلان آدم حمایت میکنم سفت و سخت . در حالی که اون آدم خودش لایق این حمایت نیست و صرفا برداشت اشتباه من یا نگاه نا درست من باعث شده یه حجم غیر واقعی از اون تو فکرم ایجاد بشه . اما خب چیزی که بقیه میبینن حمایت منه . فکر میکنن ذهن من چقدر متعفن که از اون آدم حمایت میکنم . حالا مثال زدم مثلا ها :| من که آدم خوب و عاقل و پرفکت ای هستم :|
پاسخ:
راستش منظورم یه فرد بخصوص از اطرافیان نبود.
مثلا ازین ناراحتم که چرا الان میدونم که هفتاد درصد آدما تفکراتشون حول مسائل زیر شکمه و وقتی نمیدونستم راحتتر بودم و کلا راحتتر با دیگران معاشرت میکردم. چون الان دارم نمودشو میبینم و حس بدی پیدا میکنم.
البته حرف زدن راجب این مسائل طبیعیه بهرحال بخشی از طبیعت آدمیزاده, اما در این مقیاس واقعا؟ و از نوجوون ده ساله تا پیرمرد هشتاد ساله داره دنبال فضا برای خالی کردن انواع عقده های کودکی میگرده و هرکی رو میبینه که از هر جهتی یکم ازون بهتره میبنده به فحش و تحقیر.
و خیلی چیزای دیگه
+عاقا هربار که میگی سخ نیستا، ساده س؛ یا سعی میکنم راحتتر توضیح بدم نمیشه، من برمی گردم عقب و تو متنت دنبال مساله ی شونزدهم هیلبرت و قضیهی اردیش-اشتراوس میگردم =)) بیخیال بابا
+ ولی بی شوخی، حرفت درسته، اگر آدم در مواجهه با اطرافیان رو مخ نتونه قضیه رو هندل کنه، اول از همه اعضای خودش به جنگل میره. و اینکه بهرحال همه مون یسری رفتار رو مخ داریم، حتی بهترین آدما.
این دلزده شدنه رو قبول دارم و حسش کردم. ولی نمیدونم چرا ترجیح میدی این قضیه همچنان مستتر بمونه؟ اون که بدتره. که با یه نگاه گوگولی مگولی و سرشار از حسن نیت و حسنِ ظن به یه مشت گرگ نگاه کنی.
پاسخ:
اره نمیدونم چه بلایی سرم اومده که همچین ترجیهی میدم -_-