از نظر من باید یک رشته با نام "روانشناسی صندلی" ایجاد شده، و در آن تاثیرات صندلی بر آدمها مطالعه و بررسی شود. باید فهمید یک صندلی با آدم چه کار میکند که باعث میشود دست به کارهایی بزند که در حالت عادی فکر آن هم از سرشان نمیگذرد؛ چه اتفاقی میافتد که یک آدم با دیدن "صندلی" خالی مترو، تمام پرستیژ شهر نشینیاش را فراموش کرده، به اصل خود برگشته و به سوی آن حملهور میشود، چه اتفاقی میافتد که یه کارمند زیرآب رفیق چندسالهاش را میزند تا به "صندلی" او برسد، این "صندلی با آدم چه میکند که برای رسیدن به آن دروغها میگوید و خونها میریزد و حقها ضایع میکند، و تمام صندلیهای دیگر که تاثیرات شگرفی روی آدمها میگذارد و آنها را طوری عوض میکند که حتی دیگر مادر خودشان هم آنها را نمیشناسد.
خیلی عجیب است که ما با علم بر اینکه یک ماشین، یک صندلی، یک پول کاغذی، و چیزهایی از این دست به راحتی از خود بیخودمان میکند، باز هم این را در خودمان میبینیم که بادی به غبغب بیاندازیم و بگوییم انسان اشرف مخلوقات است...